سه محرک خلاقیت!
شما با مطالعه مقالهی “سه محرک خلاقیت!” با یکی از موضوعات مهمی خلاقیت آشنا خواهید شد. این متن یک مقاله کاربردی به زبان ساده است، اما با مطالعه این مطلب شما با یکی از روشهای کاربردی و بسیار مهم در حوزه “خلاقیت و حل مسئله” دسترسی پیدا خواهید کرد. مشخصات این مقاله به شرح زیر میباشد؛
مقدمه:
اغلب مردم احساس میکنند که خلاق نیستند. من با یک مثال این موضوع را برای شما روشن مینمایم. تصور کنید یک فنجان قهوه برای خود میریزید و مقداری شکر به آن اضافه میکنید. سپس کمی از آن مینوشید اما متوجه میشوید هنوز تلخ است. فکر میکنید چه اتفاقی رخ دادهاست؟ پاسخ این است که شکر را همنزدهاید تا قهوه و شکر با هم مخلوط شود.
خلاقیت نیز دقیقا شبیه شکر در تهفنجان قهوه است. تنها کاری که باید انجام دهید این است که خلاقیت ذاتی خود را آزاد سازید.
سه عامل خلاقیت:
خلاقیت مانند همزدن شکر در فنجان قهوه توسط سه عامل مخلوط میشود که همه آنها تحت کنترل شما هستند.
اهداف دلخواه:
هر چه خواسته و اهداف خود را شفافتر بدانید و فکر مثبت و هیجان بیشتری برای دستیابی به آن داشته باشید، خلاقتر خواهید بود و ایده های بیشتری به ذهنتان میرسد. هر چه چیزی را بیشتر بخواهید حتماً روش های خلاقانهتری خواهید یافت به همین دلیل” هیچ فرد غیر خلاقی وجود ندارد،مگر افرادی که هیچ هدف انگیزانندهای نداشته باشند.”
یک هدف اثر بخش را مشخص کنید سپس آن را با چنان شفافیتی روی کاغذ بنویسید که حتی یک کودک هم بداند هدف شما چیست. تعیین هدف محرک دستیابی به هدف است.
مشکلات دشوار:
مشکلات بزرگترین محرک برای دستیابی به خلاقیت بیشتر هستند. اگر مشکل یا مانعی سد راه دستیابی به هدفتان شد، بدانید که توانایی و خلاقیت شگفتانگیزی برای از میان برداشتن آن دارید.
شفافیت برای تفکر خلاقانه حیاتی است. روش دستیابی به شفافیت بیشتر این است، اول هدف کلی یا جزئی خود را مشخص کنید. به طور مثال، چه چیزی را در حوزه خاصی از زندگی میخواهید؟ سپس از خود بپرسید،”چرا قبلآً به آن نرسیده ام؟ در نهایت از خود بپرسید،” بزرگترین عامل و مانع دستیابی به هدف ام کدام است؟
وقتی بزرگترین مشکل خود را دانستید ذهنتان پشت سر هم ایده پردازی میکند تا راه حلی پیدا کند.
سوالات متمرکز:
پرسش سوالات از خود و دیگران که شما را به تفکر عمیق وادار کند، یکی از محرکهای اصلی خلاقیت است. به قول جیمز کالینز در کتاب”از خوب به عالی” یکی از نشانههای برتر این است که مدیران اجرایی “سوالات بیرحمانهای” از خود میپرسند که این کار آنها را به تفکر عمیق وامیدارد.
پیتر دراکر در جمله معروف خود میگوید،” من مشاور نیستم.رُک گو هستم. پاسخ نمیدهم؛ فقط سوالات دشواری از افراد میپرسم که باید تلاش کنند پاسخ های مخصوص به خود را بیابند.”
آزمایش فرضیهها:
یکی از قدرتمندترین راهها برای بر انگیختن خلاقیت آزمایش مداوم فرضیات است.
مدام از خود بپرسید،” فرضیات من چیست؟” فرضیات واضح من چیست؟ فرضیات ناخودآگاه من چیست؟ مهمتر از آن،اگر محبوبترین فرضیات شما غلط از آب درآید، چه میشود؟
فرضیات اشتباه منشا هر شکستی است. هر گاه با دشواری و مقاومت مواجه شدید،از خود بپرسید،”فرضیات من چیست؟ اگر فرضیات من اشتباه باشد، چه میشود؟”
دیدگاهتان را بنویسید